Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-05-06@15:31:38 GMT

روش تحقیق چگونه پایان‌نامه بنویسیم

تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۵۳۸۲۲۷

روش تحقیق چگونه پایان‌نامه بنویسیم

گذر زمان و توسعهٔ تکنولوژی، نحوهٔ استفاده و تعامل محققان با منابع و مآخذشان را تغییر داده است. با در نظر گرفتن این موضوع، اگر بدانیم که کتاب چگونگی نگارش یک پایان‌نامه نوشته اومبرتو اکو از زمان انتشارش در سال ۱۹۷۷ تاکنون ویرایش یا تجدید نظر نشده است، به اهمیت آن بیشتر پی می‌بریم. این مسئله در دوران معاصر که دسترسی به دانش، تقریباً آنی و اطلاعات و داده‌ها موقتی‌اند به ندرت اتفاق می‌افتد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

غرض از بیان این مطلب این نیست که کتاب اکو در زمان خودش اثری برجسته بوده، بلکه بدین معنی است که این اثر توانسته از آزمون زمان سر بلند بیرون بیاید. نگارش یک پایان نامه الهام‌بخش چندین نسل از دانشجویان ایتالیایی بوده است و اکنون با ترجمهٔ با تاخیر آن به زبان انگلیسی به تاثیرگذاری خود در مقیاسی بزرگ‌تر ادامه خواهد داد.

چگونگی نگارش پایان‌نامه نمی‌گوید که چه بنویسید. موضع اکو در این خصوص بسیار رک و صریح است: چنانچه به‌دنبال «راه‌حلی فوری» هستید، نباید در پی اخذ مدرک دکتری باشید، چرا که انگیزهٔ شما برای انجام این کار اشتباه است. آنچه اکو می‌گوید، علاوه بر نکته‌های بدیع - مانند اینکه «شما مارسل پروست نیستید. از نوشتن جملات طویل بپرهیزید»؛ و «شما ای.ای.کامینگز نیستید... شما شاعری آوانگارد نیستید»- واقعیت‌های بنیادینی است که تحقیق بر آن استوار می‌شود. اکو راه‌های مختلف جست‌وجو و الزامات آن را نشان می‌دهد. از انگیزه‌های اقتصادی گرفته تا ویژگی‌های فردی نظیر سن و سال که همگی ممکن است دانشجو و تحقیق‌اش را در طی دوران آکادمیکش تحت تاثیر قرار دهد.

به هر تحقیقی باید به مثابه ماجراجویی نگریست، اکو معتقد است «اگر پایان‌نامه‌تان را با انرژی و اشتیاق فراوان بنویسید، منبعی الهام‌بخش خواهد شد که ادامهٔ راه را برایتان میسر می‌کند.» پایان‌نامه مسیر آسانی را طی نخواهد کرد و اساساً این فرایند اینگونه طراحی نشده است.

این کتاب به عنوان راهنمایی روش‌شناسانه، اموری چون «تعریف ضرورت پایان‌نامه»؛ انتخاب موضوع مناسب؛ و بالاخره انجام تحقیق و تحریر آن را هدایت می‌کند. اکو می‌گوید در نهایت تز باید «فعل و انفعالات فکری شما را فعال کند» و دانش‌اندوزی را در شما برانگیزاند.

باید این نکته را در نظر داشت که اکو قصد مایوس کردن ما را ندارد، بلکه کتاب او برای دانشجویی فرضی است که هیچ تجربه‌ای ندارد. فرایند تفکر پویای اکو را به آسانی می‌توان دنبال کرد. برای مثال، او در آزمایشی در کتابخانهٔ «آلِسَندریا» نشان می‌دهد که دانشجویان کماکان می‌توانند با استفاده از منابع محدود یک ماخذشناسی ابتدایی را در زمانی محدود (دقیقاً نه ساعت) انجام دهند.

در این مجال اندک خوانش سریع آرای اکو شاید قدری نگران‌کننده به نظر آید ولی دانشجویان باید در نظر داشته باشند که نباید بگذارند این موضوعات آن‌ها را دلسرد کند.

معمولاً مطالعهٔ افکار دیگران از تفکر واقعی قدری متفاوت است، چرا که می‌تواند عجیب و غریب بنماید؛ امّا این موضوع به این معنی نیست که از اهمیت کمتری برخوردار است؛ به عبارت دیگر، محققان تازه کار نباید ناامید شوند اگر که شیوهٔ آن‌ها با روش اکو همخوانی ندارد. نگرش آن‌ها به جست‌وجو در خلال زمان با تامل انتقادی توسعه خواهد یافت که این موضوع خود تا حدی بستگی به «ساختار روان‌شناسانهٔ ذهن محقق» دارد.

با وجود پیشرفت‌های تکنولوژیک، پردازش دیجیتال کلمات و آرشیوهای آنلاین و سیستم‌های مجموعه‌سازی، فصل چهارم کتاب با بازآفرینیِ کارت‌های نمایهٔ اکو که حاوی حاشیه‌نویسی‌های دست‌نویس، نشانه‌گذاری با رنگ و ارجاعِ درون‌متنی وی است شکلی بدیع به خود گرفته است. آنچه او ارایه می‌دهد الگویی از سازمان‌دهی فراگیر و سیستماتیک است، کارت‌های نمایه در مقولات فراوانی فهرست شده‌اند: اطلاعات کتاب‌شناسی، چکیدهٔ کتاب یا مقاله، فایل ایده‌ها، نقلِ قول‌هایی که قصد رجوع به آن‌ها را دارید. این شیوه به چند دلیل موثر است چرا که اجازه می‌دهد دانشجویان با منابع از نزدیک آشنا شوند؛ و بجای دنیای دیجیتال به دانشجویان این امکان را می‌دهد که با ارتباط فیزیکی با منابع اصیل به رابطه‌ای درونی دست یابند. که این خود در صورت‌بندی ایده‌های نوین آن‌ها نقش موثری ایفا می‌کند.

بهترین ایده‌ها همیشه از نویسندگان شاخص نشات نمی‌گیرد.
 اکو ادعا می‌کند که الهام گرفتن می‌تواند آنجایی که بدنبال آن نیستیم یافت شود و حتی می‌تواند از میان ایدئولوژی‌ها و افکار آن‌هایی که اختلاف زیادی با طرز تفکر ما دارد، برخیزد. اکو معتقد است،«حتی سختگیرترین مخالفان هم می‌تواند

ایده‌هایی را ب پیشنهاد بدهد. و البته این کاملا بستگی به شرایط دارد». چنین منبع الهام و تفسیری تا حد زیادی ذهنی است؛ تشخیص این مطلب و گوش‌فرا دادن به دیگران مهارت ارزشمندی است و کسی که تازه می‌خواهد پژوهش کند می‌بایست آن را فراگیرد. اکو در فصل پنجم کتاب به طور مشابهی از «عزتِ نفس آکادمیک» می‌نویسد. موضوع این فصل اعتماد به نفس در نوشتن و احساس ورزیدگی در تلاش‌ها و کوشش‌های فردی است.

وقتی سخن می‌گویید، این شمایید که خبره و کارکشته آن موضوع هستید...شما نماینده بشریت و صدای جمع اید. پیش از اینکه زبان بگشایید فروتن و محتاط باشید، امّا به محض اینکه چنین کردید، موّقر و با افتخار باشید.

در نظر اکو، انگیزه‌های تحقیق آکادمیک باید انگیزه متفکرانه به‌علاوه علاقه‌ای اصیل باشد. کتاب اکو چنان آسان فهم است که دانشجویان  تمام مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری می‌توانند از آن استفاده کنند. همچنین می‌توان این کتاب را به عنوان منبع تدریس استفاده کرد. چراکه اکو خوانندگان را نسبت به مهارت‌های لازم برای انجام تحقیقاتی کامل و با کیفیت آگاه می‌کند. در بیشتر موارد، کتاب چگونگی نگارش یک پایان‌نامه، یادآوری‌ها و نمونه‌های فراوانی ارایه می‌دهد؛ تکنیک‌هایی که اکو در این کتاب اشاره می‌کند احتمالاً برای بسیاری از خوانندگان آشناست. نتیجه اینکه، این کتاب چیزی بیش از یک دستورالعمل ارایه می‌دهد و خواننده را با توانایی‌های خودش آشنا می‌کند.

به اعتقاد اکو، تحقیق «ماجراجویی رازآلودی است که الهام‌بخش احساسات ماست و دربردارندهٔ شگفتی‌های فراوانی است» و تحقیق چنین است و چنین نیز باقی خواهد ماند. تحقیق گاهی می‌تواند دست نیافتنی باشد، در عین حال گاهی نیز می‌تواند سبب شفافیت و روشنی خارق‌العاده‌ای شود. مردم به واسطهٔ تحقیق متحد و متفرق می‌شوند. نوشتن همان قدر «کنشی اجتماعی» است که ممارستی فردی است. با متون گذشته همدست می‌شویم تا بواسطهٔ آن نظرگاه دیگران را شکل و گسترش داده تا مرزهای فرهنگ جمعی‌مان را فراخی بدهیم. ایده‌ها هم آهنگ می‌شوند، آن‌ها «آزادانه سفر می‌کنند، مهاجرت می‌کنند، نامرئی شده و مجدداً مرئی می‌شوند». اگر  محققان برای مدتی در «جنگل [تحقیق] گم شوند» حداقل می‌توانند آرامش داشته باشند که پیرامون آن‌ها دیگر دلهره‌آور نخواهد بود.

اطلاعات کتاب‌شناختی:
اکو، امبرتو، چ‍گ‍ون‍ه‌ م‍ی‌ت‍وان‌ ی‍ک‌ پ‍ای‍ان‌ن‍ام‍ه‌ ت‍ح‍ص‍ی‍ل‍ی‌ ن‍وش‍ت‌؟، ترجمهٔ غلامحسین معماریان، انتشارات دانشگاه علم و صنعت، ۱۳۷۵
Eco, Umberto. How to write a thesis. MIT Press, 2015

 

پی‌نوشت‌ها:
* این مطلب در تاریخ ۱۷ جولای ۲۰۱۶ با عنوان Book Review: How to Write a Thesis by Umberto Eco در وبسایت ال‌اس‌ای منتشر شده است.

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۵۳۸۲۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تلقین، خاطرات را تغییر می‌دهد!/ اثر تصویرسازی ذهنی بر حافظه

تاکنون به این نکته توجه کرده‌اید که خاطرات لحظات احساسی‌تان چقدر پررنگ و واضح در ذهنتان نقش بسته است؟ این موضوع از نظر علمی اثبات شده است و به نحوی است که خاطرات ثبت شده در لحظات عاطفی، چه شیرین باشند و چه تلخ، از دیگر خاطرات ماندگارتر هستند و همچنین قابلیت تحریف بیشتری هم دارند.

تحقیقات نشان می‌دهند که خاطرات در گذر زمان می‌توانند تحریف شوند. این تحریفات در بسیاری از مواقع می‌توانند ناشی از تلقین‌های ذهنی باشند. احساسات نقش زیادی در شکل‌گیری حافظه دارند اما می‌توانند در مقابل میزان تحریف‌پذیری خاطرات را افزایش دهند.

در سال ۲۰۱۴، مطالعه ای درمورد تاثیر تلقین بر حافظه و به وجود آوردن خاطرات کاذب صورت گرفت که در ادامه این مطلب آن را بررسی می‌کنیم.

موضوع مطالعه این تحقیق، مقایسه نیروی احساسات و قدرت تلقین بر تغییر ساختار حافظه است. در آزمایش‌های عملی، به شرکت‌کنندگان تصاویری نمایش و پس از آن توضیحاتی شرح داده شد.  بعد از این مراحل، برای بررسی نتایج و مقایسه آن‌ها با یکدیگر، از شرکت‌کنندگان درباره احساساتشان درمورد دیده‌ها و شنیده‌ها سوالاتی پرسیده شد. محققان درباره پاسخ‌ها چنین می‌گویند: جواب شرکت کننده‌ها با برانگیختگی احساسی همراه بود. به شکلی که نسبت به دیده‌ها و شنیده‌هایشان، بسیار شدیدتر واکنش نشان دادند و این موضوع به دلیل تاثیر متقابلی است که تلقین و داستان‌سازی ذهنی بر فرآیند شکل گیری خاطرات می‌گذارد.

این تحقیق نشان داده است که افراد با تصویرسازی کردن، بخش زیادی از حافظه را تشکیل می‌دهند؛ به صورتی که ممکن است فرد با موضوعی برخورد مستقیم و حقیقی نداشته باشد اما با تصور آن موقعیت، تصویر مجازی را در ذهن خود بسازد و آن را پرورش دهد.

این مسئله در مواقعی مثل مواجهه با ترس و اضطراب می‌تواند شدیدتر بروز کند. هنگامی که یک فرد در موقعیت ترس قرار می‌گیرد، بیشتر از شرایط محیطی، نسبت به خاطر ذهن و تصوراتش آشفته می‌شود.

مطالعات نشان می‌دهند که تاثیر تلقین و تصویرسازی بر خاطرات عاطفی منفی بیشتر است. در این راستا می‌توان به مثال موقعیت وحشت‌زا که به اشاره شد استناد کرد.

به طور کلی این تحقیق سعی در اثبات قدرت و اثرگذاری تلقین و تصویرسازی‌های ذهنی خصوصا درمورد خاطرات عاطفی دارد.

منبع: CogBlog

ترجمه: تکتم شریفی نژاد خبرنگار تحریریه جوان قدس

دیگر خبرها

  • تلقین، خاطرات را تغییر می‌دهد!/ اثر تصویرسازی ذهنی بر حافظه
  • ژن‌های افسردگی و بیماری قلبی کشف شد
  • نامه حماس به گروه‌های فلسطینی پیرامون گفت‌وگوهای آتش‌ بس
  • نامه حماس به گروه‌های فلسطینی پیرامون گفت‌وگوهای آتش‌بس
  • تمدید مهلت ثبت‌نام و ارسال آثار به دو جشنواره ملی کتاب دانشجویی و پایان‌نامه سال
  • تمدید مهلت ثبت‌نام و ارسال آثار به جشنواره‌های کتاب دانشجویی و پایان‌نامه سال
  • هوش مصنوعی رابطه بین روده و آلزایمر را کشف کرد!
  • پاسخگویی به مسائل شرعی فرصتی برای ارتباط مردم با روحانیت است
  • مذاکره با بازیگران «عشق» ادامه دارد / نگارش فیلمنامه بر اساس واقعیت‌های اجتماعی
  • یک فرد را در چه سنی می‌توان «پیر» دانست؟